Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-04-29@17:19:49 GMT

روایت خواهر از قتل‌عام خانوادگی در روستا

تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۹۵۴۷۱

روایت خواهر از قتل‌عام خانوادگی در روستا

  خانواده بهمن ماندگار لنگرودی‌ که سه فرد مسلح او، همسر و مادرش را به قتل رسانده‌اند، روزهای سختی را می‌گذرانند.‌ آنها می‌خواهند بدانند چه کسانی و با چه هدفی سه عضو خانواده‌شان را کشته‌اند. در ورودی محل جنایت پلمپ‌ شده و هیچ‌کس به آن رفت‌وآمد ندارد.صدای پریسا محمدی، خواهر ناتنی بهمن پر از خش است. او به جام‌جم می‌گوید در عزای آنها آن‌قدر شیون‌ کرده که صدایش ‌گرفته است: مادرم چند روزی به خانه برادرم رفته و قرار بود صبح روز جنایت به خانه برگردد، اما هرگز برنگشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ساعت یک و هفت دقیقه نیمه‌شب بود که خواهر وسطی‌ام‌ گفت بیایید که مادر را گلوله‌باران‌ کرده‌اند. خودم را از مهاباد به‌سرعت به خانه برادرم رساندم. همه‌جا غرق خون بود. سه فرد مسلح صورت‌های‌شان را پوشانده و دستکش داشتند. برادرم دو پسر شش‌ماهه و هشت‌ساله داشت. محمد پسر هشت‌ساله‌اش می‌گفت عمه من بیدار بودم که آنها آمدند، اما چون زیر پتو بودم من را ندیده بودند. زن‌داداشم داشت میران را شیر می‌داد، مادرم می‌خواست برای خواب آماده شود و برادرم هم مشغول بازی با گوشی‌اش بود. در خانه چون در یک کوچه بن‌بست است و کسی واردش نمی‌شد، باز بود. برادرم که ناگهان متوجه حضور فردی در خانه شده بود، جلوی در رفت ‌که از همان‌جا به او شلیک‌ کردند. برادرم کمی عقب‌عقب آمد و بعد بین هال و پذیرایی روی زمین افتاد. به مادرم هم تیراندازی‌ کردند که روی مبل افتاده بود. زن‌داداشم در حالی ‌که میران را در آغوش گرفته بود، به سمت پنجره فرار کرد، اما او را هم با گلوله زدند. برادرم و همسرش را با کلاشینکف و مادرم را با کلت کشته بودند. حتی برادرم با چند شلیک اول هنوز زنده مانده بود که رحم نکردند و دوباره به او گلوله زدند. میران شش‌ماهه هم به خاطر جراحت روده‌اش قرار است صبح روز سه‌شنبه جراحی شود. او در مورد این‌که سارقان مسلح اشیایی از خانه سرقت ‌کرده‌اند، ادامه می‌دهد: زن‌داداش و مادرم هیچ طلایی همراه‌شان نداشتند و زن برادرم هم طلایی در خانه نگه نمی‌داشت‌ که سرقت شود، اما افراد مسلح تمام مدارک شناسایی از کارت ملی تا عابربانک هر سه نفر را با خودشان برده‌اند و حتی کیف مادرم هم نبود.آن‌طور که خواهر داغدیده می‌گوید، دایی‌شان ‌که همسایه بهمن است، آن سه نفر را دیده بود. دایی‌ام می‌گوید می‌خواستم بخوابم ‌که صدایی شنیدم. در را که باز کردم، دیدم یک نفر با کلت جلوی در ایستاده و به من ‌گفت برو تو و من هم از ترس به خانه برگشتم. او البته شلیک‌ها را ندیده بود، اما می‌گفت دو نفر از افراد مسلح قدبلند بودند که یکی‌شان کلت داشت و یکی هم کوچه را می‌پایید، اما نفر سوم‌، در خانه به برادرم، همسرش و مادرم شلیک ‌کرده بود. سه روز قبل از این جنایت، زن‌داداشم فرد مشکوکی را در کوچه دیده و به همسایه‌ها گفته بود شوهرم در خانه نیست، شما را به خدا مراقبم باشید تا اگر اتفاقی افتاد به دادم برسید. چهار ماه قبل هم مادرم با چشم‌های خودش دیده بود که فرد ناشناسی به خانه برادرم سرک‌ کشیده و وقتی فهمیده بود او در خانه نیست، از آنجا رفته بود. الان دو نفر دستگیر شده‌اند، اما هنوز مشخص نیست همان دو نفری باشند که شب جنایت به خانه برادرم رفته بودند.به گفته خواهر داغدیده، پلیس آگاهی هنوز مشغول تحقیق روی زوایای مختلف این پرونده است: انگیزه جنایت هنوز معلوم نیست. بعد از این اتفاق، هیچ‌کدام آرامش نداریم و به‌شدت ترسیده‌ایم؛ از محمد هشت‌ساله تا دایی ۷۰ساله‌ام. امیدوارم قاتلان‌شان هرچه زودتر دستگیر و به سزای جنایت‌شان برسند.
پوراکبر، دادستان مهاباد نیز در مورد این جنایت گفت: بنا بر گزارش ارسالی به دادستانی، یکشنبه ساعت حدود یک و هفت دقیقه بامداد افراد مسلحی به خانه یکی از ساکنان روستای قم‌قلعه وارد شده و بلافاصله پس از ورود اقدام به تیراندازی کرده‌اند که در اثر آن صاحبخانه، مادرش و همسرش در دم به قتل رسیده و فرزند کوچک صاحبخانه نیز مورد اصابت قرارگرفت‌ که به مرکز درمانی منتقل شد. با وصول این خبر، کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان و تیم ویژه‌ای از کارآگاهان مرکز استان، بازپرس وشخص بنده در محل حضور یافته و تحقیقات انجام شد. فرضیه‌های مختلفی درخصوص این‌که چه کسانی وباچه انگیزه‌ای مرتکب‌جنایت شده‌اند، مطرح است. تحقیقات قضایی وانتظامی درحال انجام است وبه محض حصول نتیجه اطلاع‌رسانی تکمیلی صورت‌خواهد گرفت.

لیلا حسین زاده - گروه حوادث

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: قتل عام جنایت روستا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۹۵۴۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مادرم با هدیه وحید شمسایی روحیه گرفت

‌به گزارش خبرگزاری مهر، احسان الداغی، برادر شهید غیرت با تحسین حرکت سرمربی تیم ملی فوتسال ایران در واکنش به این اقدام اظهار کرد: در یک سال گذشته هر وقت گروه‌های ورزشی برای دلجویی مادرم می‌آمدند، او روحیه می‌گرفت و بسیار خوشحال می‌شد.

برادر شهید حمیدرضا الداغی افزود: دیروز نیز مادرم با شنیدن خبر اهدای قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در آسیا به برادر شهیدم و یادآوری حرکت او، بسیار شاد شد و روحیه مضاعفی گرفت.

وی یادآور شد: حمیدرضا ورزشکار بود و مادرم با بچه‌های ورزشکار ارتباط دلی دارد. تشکر می‌کنم از بزرگواری وحید شمسایی که در آن لحظات یاد برادرم را زنده کرد و این جریان ادامه‌دار شد.

کد خبر 6091881

دیگر خبرها

  • روایت عجیب از تلاش‌ها برای تعطیلی خانه امن زنان | درها را قفل کردیم، دخترها در آشپزخانه جمع شده و گریه می‌کردند!
  • مادرم با هدیه وحید شمسایی روحیه گرفت
  • روستایی که سهم لک لک ها شد | لک لک هایی که روستاییان را مجبور به خانه سازی کردند
  • این لک لک ها اهالی را مجبور به خانه سازی می کنند
  • کوالالامپور؛ خواهر مدرن اما سنتی اصفهان
  • قتل شاگرد قهوه خانه به دست کارگر اخراجی
  • من، مادرم، خواهرم و برادرم را سلاخی کرده‌ام!
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون
  • جنایت کارگر قهوه خانه بعد از اخراج!
  • جنایت مرد نقاش | او همسر و پسر ۱۱ ساله خود را آتش زد!